بگم اجبار کجاس ک دوستان بدونن چرا میگم... اجبار اونجاس ک وقتی یه دختر بچه ی نه ساله به سن تکلیف میرسه بهش میگن روسری سرت کن...چادر بذار سرت....تا موهاش دیده میشه با اخم بهش میگن موهاتو بپوشون نامحرم نشسته...خوب اون بچه زده میشه...از اسلام بدش میاد...و در نهایت میشه این وضعی ک الان داریم تو خیابونا میبینیم...وقتی اون دختر ب یه مقطعی از زندگیش میرسه ک دیگه زور بالا سرش نیست عقده های بچگیشو یک جا میخواد بریزه بیرون و با چنان وضعی توی جامعه ظاهر میشه ک قشنگ ک چ عرض کنم از حیوون هم زشت تر میشه... باید از اول با دلیل و منطق راه رو نشون داد...ن اینکه چون تو ایران حجاب اجباریه من باید داشته باشمش....من همچین حجابی رو قبول ندارم....متاسفانه! امیدوارم در اینده هم دختر نداشته باشم...دوست ندارم به چیزی ک نمیخواد اجبارش کنم...فقط ب خاطر اینکه باید اینجا اون کارو انجام بده... چقد حرف زدم...نمیدونم اصلا منظورمو رسوندم یا ن!!!!!!!!!!
پاسخ:
عاشق مادر سادات(س): بله منظورو فهمیدم
ببینین این دیگه تقصیر من و شماست که نمیتونیم به طرز درستی با بچه صحبت کنیم
که از حجاب خوشش بیاد؛ پس این ربطی به مجبور بودن نداره
من تعداد بسیار زیادی از خانواده ها رو میشناسم که دخترای کوچیکشون حتی حاضر نیستن برای یه لحظه جلو نامحرم چادر رو از سرشون بردارن چون اون قدر اون پدر و مادر درست براش جا انداختن الان براش لذت بخشه
پس ما باید یاد بگیریم چطور برای بچه مسئله حجاب رو جا بیاندازیم
اینکه میگین با اخم بهش میگن؛ خب این کار خیلی اشتباهه منم باهاتون موافقم